مقر اخشویرش [خشایارشا] به بابل بود ولى در شوش بسیار مىماند و از اسیران بنى‌اسرائیل زنى به نام اشتر [استر] دختر حاویل را به زنى گرفت،
و اشتر را مردخاى که پسرعمّ و برادر شیرى وى بود پرورده بود و مادر مردخاى اشتر را شیر داده بود،
و سبب شویى اخشویرش با اشتر آن بود که زن خویش وشتا [وشتی] را که جمیل و زیبا و جلیل بود بکشت از آن‌رو که شاه گفته بود بى‌پرده در آید که مردم او را بهبینند و جلالت و جمال وى را بشناسند و او نپذیرفت،
و شاه او را بکشت و از کشتن وى بسیار بنالید و بدو گفتند: ن دنیا را بنگرد و چنان کرد و اشتر را دوست داشت که اسرائیلى بود!
به پندار نصارى، وقتى اخشویرش به بابل رفت اشتر براى وى پسرى آورد که او را ش نام کرد.
پادشاهى اخشویرش چهارده سال بود و مردخاى تورات به او آموخته بود و به دین بنى‌اسرائیل درآمده بود و از دانیال پیمبر (ص) و کسانى که با وى بودند چون حننیا و میشایل و عزاریا چیز آموخته بود،
و از او خواستند اجازه دهد به بیت‌المقدس روند و نپذیرفت! و گفت اگر هزار پیمبر از شما با من باشند تا زندهام یکی‌شان از من جدا نشود!!
تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ج٢، ص۴۵٩


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگی برای حرف های تخصصی Benjamin فرداي روشن انار دل زينب نماشويي ترنج وب Laylow fizik1srttu